در زندگی همه چیز عادلانه نیست، بهتر است با این حقیقت کنار بیاییم (سخنرانی بیل گیتس)

شاید کلمه عدالت خیلی از افراد را تا بحال درگیرکرده باشد و دیدگاه های متنوعی نسبت به آن وجود داشته باشد یا نظراتی که نقض کننده یکدیگر باشند. به طور مثال یکی می گوید: عدالت یعنی برابری، اما شاید بهتر باشد در زندگی حقیقی آن را دریابیم و درک کنیم تا بجای اینکه دنبال مترادف مناسبی برای کلمه عدالت باشیم. شاید تفاوت بیل گیتس و دیگر افراد از همین دیدگاه های جزئی شروع شود.
همه انسان ها وقتی برای به دست آوردن چیزی تلاش می کنند یا زحمت زیادی می کشند، دوست دارند که شرایط به صورت منصفانه و عادلانه پیش رود و به خواسته مد نظر خود برسند، ولی اگر خلافش پیش آید، ناعادلانه به نظر می رسد. اما همه ما می دانیم که زندگی منطقی و پابرجاست و ناملایمات آن را سخت می کند.
اغلب مواقع زندگی مانند یک مسابقه است و دستاوردهای هر فرد با دیگران مورد مقایسه قرار می گیرد.
اکثر مردم در تلاش هستند تا خلاف این را ثابت کنند، اما شاید بهتر باشد طی زندگی رقابت را انکار نکنیم زیرا برای هر چیز ارزشمندی رقابت وجود دارد. فقط باید در نظر داشت که جامعه به کسانی که بیشترین زحمت یا بهترین کار را می کنند، پاداش نمی دهد و عوامل و متغیرهای دیگری نیز وجود دارد که همه آن ها در اختیار ما نیست.
بطور مثال، در یک جامعه پژوهشگر جوانی که روی درمان سرطان کار می کند به نسبت یک ستاره سینما کمتر پاداش گرفته یا در آستانه مشهوریت قرار گرفته، هر چند که اگر عینکی از عدالت به چشمانمان بزنیم شاید عادلانه نباشد.
حال فرض کنیم زندگی بر پایه عدالت پیش برود،
احتمالا خوشحال می شوید زیرا هر کس با زندگی عادلانه به لیاقت خود می رسد و هیچ تلاش و کوشش زیادی ناکام نمی ماند، اما شما از فاجعه ای که رخ می دهد غافل شده اید، بله مکانسیم دنیا به هم می خورد و معیارهای خوبی و بدی تغییر می کند. ماهیت خوب و بد بودن در شفافیت و قطعیت نیست و زمانی آن ها معنی پیدا می کند که نتیجه کار خیلی روشن و واضح نباشد.
برای مثال شرکت های بزرگ به دلیل داشتن مدیرهای پلید شکست می خورند یا کودکان ناقص و زشت سهم والدین بدرفتار می شوند و….
اما این پلیدی و یا بدرفتاری از نظر چه کسی است ؟؟
حال موضوع جالب می شود، زیرا خیلی از افراد در تلاش هستند که بتوانند همانند همین مدیران شرکت های بزرگ باشند یا زرنگی و عملکرد فوق العاده آنها واقعا تحسین برانگیز است.
پس حتی اگر زندگی عادلانه هم بشود باز افرادی شاکی خواهند بود از اینکه عدالت به درستی اجرا نشده است، علتش هم بسیار بدیهی است چون هر کس عدالت را فقط در خودش می تواند شفاف سازی کند.
اما در آخر شاید بهترین کار این است که با شرایط خودمان و زندگی کنار بیاییم، چه عادلانه باشد و چه نباشد. از حرف های شعار گونه پرهیز می کنم زیرا هر کس خودش می داند که چه حالتی و چه زندگی برایش ایده آل است، ولی برای گذران این مسیر شاید آدم های موفق همچون بیل گیتس یک راهنما یا نقشه ای نمادین باشند، اما در انتها تاثیر گذارترین فرد در زندگی شما هستید و خدای خودتان.
حسین قطمیر
دیدگاهتان را بنویسید